آی تی بلاگ

مجله بروز فناوری اطلاعات

آی تی بلاگ

مجله بروز فناوری اطلاعات

حسابداری صنعتی چیست و چه کاربردهایی دارد؟

حسابداری صنعتی را می توان سخت ترین و البته جذاب ترین نوع حسابداری دانست.

حسابداری صنعتی یا حسابداری بهای تمام شده (cost accounting) در واقع شاخه ای از حسابداری مدیریت محسوب شده که با تنظیم بودجه، تعیین هزینه‌های استاندارد، تعیین هزینه‌های واقعی عملیات، تعیین هزینه مراحل تولید و دوایر یا محصولات، تجزیه انحرافات و تعیین سودآوری یا مصرف وجوه اجتماعی در ارتباط می باشد.

جهت دستیابی به این اهداف، طبقه‌بندی، ثبت، تجزیه، تحلیل و تفسیر حساب ها انجام شده تا به خوبی بتوان ارتباط هر هزینه با مراحل تولید و توزیع کالا و خدمات را تعیین نمود.
همان گونه که از نام این نوع حسابداری پیداست این حرفه با صنعت و موسسات تولیدی در ارتباط بوده و از این رو برای مدیریت بسیار حائز اهیمت می باشد.

نوع فعالیت و نوع فروش محصولات در موسسات تولیدی یا کارخانه ها باعث شده که مدیریت نیاز مبرمی به اطلاعات دقیق بهای تمام شده تولیدات داشته باشد.
چرا که در چنین موسساتی محصول نهایی تهیه شده از ترکیب مواد و هزینه‌های تبدیل – که همان دستمزد نیروی کار مستقیم و هزینه‌های سربار است – می باشد و از این رو اقلام تشکیل‌دهنده بهای تمام شده بسیار حائز اهمیت می باشند.

حسابداری صنعتی در کجا کاربرد دارد؟

کاربردهای حسابداری صنعتی
برخی از افراد گمان نموده که از حسابداری صنعتی و بهای تمام شده تنها در کارخانجات و صنایع تولیدی استفاده می شود، البته این درست است که معروف ترین کاربرد این رشته از حسابداری در این زمینه بوده اما به هر حال از حسابداری بهای تمام شده در دیگر موسسات نیز استفاده خواهد شد.

حسابداری صنعتی این روزها در بانک‌ها، شرکت‌های بیمه، عمده‌فروشی‌ها، شرکت‌های حمل و نقل، شرکت‌های هواپیمایی، دانشگاه‌ها و بیمارستان‌ ها نیز کاربرد دارند.

شیوه های حسابداری صنعتی

به طور کلی می توان شیوه های حسابداری صنعتی را در شش گروه به شرح زیر دسته بندی نمود:

  1. هزینه‌یابی جذبی (کامل)
  2. هزینه‌یابی مستقیم (نهایی)
  3. هزینه‌یابی برآوردی یا تخمینی
  4. هزینه‌یابی سفارش کار
  5. هزینه‌یابی مراحل تولید یا مرحله‌ای
  6. هزینه‌یابی استاندارد

هر یک از این شیوه ها توضیحات خاص خود را داشته اما ما در این مقاله تنها سه مورد از آن ها را صورت مختصر شرح خواهیم داد:

▪ هزینه‌یابی جذبی یا کامل

در این روش از حسابداری صنعتی برای محاسبه بهای تمام شده کالای ساخته شده جمع هزینه‌های مستقیم و هزینه‌های ثابت نیز تاثیر داده خواهد شد.

این در حالی است که در هزینه یابی مستقیم در محاسبه بهای تمام شده تنها هزینه های متغیر در نظر گرفته شده و هزینه‌های سربار ثابت به صورت مجزا در سود و زیان همان دوره‌ای که هزینه به وجود آمده محاسبه می گردد.

▪ هزینه‌یابی مستقیم یا نهایی

این اصطلاح در واقع نشان دهنده این بوده که در هزینه تولید یک محصول مهم ترین مقیاس جمع هزینه های متغیر محصول می باشد؛ به این دلیل که هزینه های متغیر نیز هماهنگ با میزان تولید و بالا و پایین رفتن آن، کاهش یا افزایش پیدا خواهند نمود.

▪ هزینه‌یابی برآوردی یا تخمینی

  • هزینه پیش بینی شده برای یک قرارداد یا تصمیم خاص
  • مخارج به وجود آمده پس از فروش

دلایل اهمیت حسابداری صنعتی

حسابداری صنعتی از آن جهت حائز اهمیت بوده که با ارائه اطلاعات جمع آوری شده در رابطه با هزینه و قیمت تمام شده به مدیران شرکت و تصمیم گیرندگان، می توان بر روی هزینه ها کنترل بیشتری داشته و میزان سوددهی شرکت را افزایش داد و همچنین با شناسایی نقاط ضعف سیستم‌های تولیدی و خدماتی می توان بهره‌وری و بازدهی شرکت را افزایش داده و مدیریت شرکت نیز موفق به گرفتن مطلوب ترین تصمیم گردد.

این شاخه از حسابداری به لحاظ ارائه اطلاعات مابین حسابداری مالی و حسابداری مدیریت قرار خواهد داشت چرا که از یک سو سود و زیان ناشی از تولید و فروش کالا یا خدمات را به واسطه ارائه قیمت تمام شده به حسابداری مالی تعیین نموده و از سوی دیگر نیز به مدیران شرکت با ارائه این اطلاعات در تصمیم گیری و بررسی وضعیت شرکت جهت انجام کارها کمک زیادی خواهد نمود.

تفاوت حسابداری صنعتی و حسابداری مالی

حسابداری مالی به گزارش نتایج و موقعیت کسب و کار به دولت، اعتباردهندگان و سرمایه‌گذاران پرداخته اما حسابداری صنعتی نقش یک سیستم گزارش‌گیری داخلی برای مدیریت یک سازمان را برای تصمیم گیری بر عهده خواهد داشت.

طبقه بندی هزینه در حسابداری مطابق با نوع مطالبات بوده (برای نمونه حقوق و دستمزد، تعمیرات، بیمه، دفاتر، مسافرت، فروشگاه‌ها و...) اما در حسابداری صنعتی این طبقه بندی مطابق با توابع، فعالیت‌ها، محصولات، فرآیند و برنامه‌ریزی، کنترل داخلی و نیازهای اطلاعات سازمان شکل می گیرد.

هدف از حسابداری مالی ارائه واقعی و عادلانه از معاملات، سود و زیان برای یک دوره و بیانیه وضعیت مالی (صورت حساب) در یک تاریخ مشخص می باشد. رسیدن به این هدف در راستای محاسبه دیدگاه واقعی و منصفانه از هزینه تولید یا خدمات ارائه شده توسط شرکت محقق می گردد.

این در حالی است که حسابداری صنعتی مطابق با تجزیه و تحلیل انجام شده و ممکن بوده براساس نیاز ارزیابی هدفمند و ذهنی هزینه‌های مربوط به یک نتیجه استاندارد را با یکدیگر ادغام نماید.

10 اصطلاح مهم و رایج در گزارش‌های حسابداری صنعتی

برخی از اصطلاحات در حسابداری صنعتی وجود داشته که هر کدام از آن ها مفهوم خاص خود را دارند.
گاهی این اصطلاحات اشاره به مراحل تولید، گاهی به نوع کالای ساخته شده و گاهی نیز به نوع هزینه‌ها دارند؛ در ادامه به توضیح در رابطه با تعدادی از مهم ترین این اصطلاحات خواهیم پرداخت:

  • دایره هزینه‌یابی

هزینه یابی به طور کلی در برگیرنده تعیین بهای تمام شده کالای ساخته شده و موجودی کالای در جریان ساخت می باشد.

دایره هزینه یابی در واقع بخشی بوده که وظیفه نگهداری اسناد و مدارک مرتبط با حسابداری عملیات تولیدی و غیر تولیدی بر دوش آن بوده و تجزیه و تحلیل کلیه هزینه‌های تولیدی، توزیع و فروش جهت ارائه و استفاده مدیریت نیز توسط همین بخش انجام خواهد شد.
دایره هزینه یابی فعالیت هایی مرتبط با گذشته، حال و آینده واحد اقتصادی خواهد شد.

  • کالای ساخته شده

منظور از کالای ساخته شده کالایی بوده که از مراحل تولید عبور نموده و ساخت آن تکمیل شده است.
ممکن بوده این کالا به عنوان کالای نهایی مورد استفاده مصرف کننده قرار گرفته و یا به عنوان مواد اولیه به دیگر کارخانجات برود.

از این رو لزوما کالای ساخته شده یک کالای کامل نبوده و در واقع کالایی است که کاملا مراحل تولید مربوطه را پشت سر گذاشته است.

  • کالای در جریان ساخت

منظور کالایی است که وارد فرایند تولید شده اما تنها بخشی از این مراحل را پشت سر گذاشته و هنوز ساخت آن به اتمام نرسیده است.

  • منظور از تولید

تولید در واقع تغییر شکلی بوده که مواد اولیه پیدا نموده و به یک کالای ساخته شده تبدیل شده اند.
هرگاه مواد اولیه با عبور از یک فرآیند ساخت تغییر شکل دهد و به یک کالای ساخته شده تبدیل شود، اصطلاحاً می‌گویند تولید صورت پذیرفته است.
به عنوان مثال: اگر یک تکه چوب با گذشت از فرآیند برش و اتصال به میز و صندلی تبدیل شود این عمل تولید محسوب می‌گردد و یا فرآیند تبدیل چند ماده شیمیایی به رنگ، تولید، محسوب می‌شود.
البته باید توجه داشت ممکن است کالای ساخته شده یک فرآیند تولید، مواد اولیه تولید دیگر محسوب گردد و در فرآیندی دیگر به یک کالای ساخته شده دیگر تبدیل شود.
بعنوان مثال سنگ آهن که مواد اولیه ذوب آهن می‌باشد با طی مراحل تولید به ورق آهن و نبشی و اشکال مختلف تبدیل می‌شود و این کالای ساخته شده یعنی همان ورق آهن مواد اولیه ساخت و تولید میز فلزی، اجاق گاز و سایر موارد قرار خواهد گرفت.

  • مواد اولیه

به طور کلی جهت ساخت یک محصول از مواد موجود در طبیعت و یا کالاهایی ساخته شده در کارخانه ها استفاده می شود.
این مواد، مواد اولیه نام داشته و طبیعی است که بدون مواد اولیه امکان تولید وجود نخواهد داشت.

  • دستمزد

دستمزد همان حق الزحمه ای بوده که به ازای تبدیل مواد به کالا به کارگران داده خواهد شد.

  • هزینه سربار

منظور از هزینه های سربار آن دسته از هزینه های مصرف شده در کارخانه بوده که با کالا ارتباط مستقیمی نخواهند داشت.

  • بهای اولیه

حاصل جمع هزینه‌هایی که به طور مستقیم (مواد اولیه مستقیم و دستمزد مستقیم) در ساخت کالا به کار رفته را بهای اولیه می گویند.

دستمزد مستقیم + مواد اولیه مصرفی مستقیم = بهای اولیه

  • بهای تبدیل

هزینه‌های به کار رفته برای تبدیل مواد اولیه به کالای ساخته شده را بهای تبدیل یا هزینه های تبدیل می گویند.

در واقع از حاصل جمع دستمزد مستقیم و سربار ساخت بهای تبدیل به دست خواهد آمد.

  • ضایعات (ضایعات تولید)

طی فرآیند تولید مواردی چون تبخیر شدن، شکست، صدمه دیدن، آب رفتگی و سایر موارد این چنینی ممکن بوده ضایعاتی به وجود آورده و بخشی از کالای در جریان تولید از بین برود.

ضایعات تولید، بخش از بین رفته مواد اولیه یا کالا از ابتدای تولید تا تکمیل کالای ساخته شده می باشد.

 منبع : https://www.sainaco.net/1394/09/23/حسابداری-صنعتی-چیست-و-چه-کاربردهایی-دا/

مختصری درباره روشهای حسابداری پیمانکاری

مختصری درباره روشهای حسابداری پیمانکاری/ سانیران

روشهای متداول حسابداری قراردادهای بلند مدت پیمانکاری:

1- روش درصد پیشرفت کار

در روش درصد پیشرفت کار، درآمد و سود ناخالص پیمان به تناسب پیشرفت عملیات یعنی درصد پیشرفت کار شناسایی می‌شود. در این روش، شناسایی سود ناخالص پیمان در هر دوره مالی، براساس پیش‌بینی کل مخارج و پیش‌بینی صورت وضعیتهایی که در طول دوره اجرای طرح تاییدخواهد شد انجام می‌گیرد.


برای حسابداری قراردادهای بلندمدت پیمانکاری طبق روش درصد پیشرفت کار، مخارج و صورت وضعیتهای تاییدشده در طول اجرای طرح به ترتیب در حساب پیمان درجریان ساخت وحساب کار گواهی شده (یا صورت وضعیتهای پیشرفت کارها) ثبت می‌شود. حساب پیمان در جریان ساخت مشابه حساب کار در جریان ساخت در روش هزینه یابی سفارش کار است با این تفاوت که سود ناخالص پیمان در هر دوره مالی نیز به مخارج اجرای طرح اضافه می‌شود. بنابراین، مانده این حساب در پایان دوره مالی به ارزش خالص بازیافتنی (بهای تمام شده بعلاوه سودناخالص) گزارش می‌گردد.
حساب کار گواهی شده مشابه حساب درآمد تحقق نیافته است که مانده بستانکار دارد. در تاریخ تهیه صورتهای مالی، مانده حساب پیمان در جریان ساخت و حساب کار گواهی شده هر قرارداد جداگانه از یکدیگر کسر و نتیجه جزو دارایی جاری یا بدهی جاری در ترازنامه گزارش می‌شود.
منطق بکارگیری روش درصد پیشرفت کار این است که کارفرما و پیمانکار طبق قرارداد، تعهدات الزام آوری را پذیرفته‌اند. پیمانکار، مسئولیت کامل اجرای عملیات موضوع پیمان را پذیرفته است و کارفرما متعهد است که در آخر هر ماه صورت وضعیت کلیه کارهایی را که انجام یافته است، براساس نرخهای مورد توافق به پیمانکار پرداخت کند. درنتیجه، در جریان پیشرفت کار (فروش) بتدریج واقع می‌شود، بنابراین، درآمد و هزینه نیز باید به همین نحو شناسایی شود.
مزیت اصلی روش درصد پیشرفت کار این است که درآمد به تناسب پیشرفت عملیات شناسایی و با هزینه‌های واقع شده برای رسیدن به همان مرحله مقابله می‌شود یعنی تطابق هزینه و درآمد هر دوره به نحوی صحیح انجام می‌گیرد. اما، در مقابل، خطر اشتباه در برآورد را به همراه دارد. بدین جهت تا زمانی که نسبت به سودآوری کل پیمان اطمینانی نباشد، منظور داشتن سود در صورتهای مالی مورد نخواهدداشت و کاربرد روش درصد پیشرفت کار نادرست است. 

۲-  روش کار تکمیل شده:

در روش کار تکمیل شده، درآمد و سود ناخالص پیمان هنگامی شناسایی می‌شود که کل پیمان یا بخش عمده ای از آن تکمیل و صرفآً کارهای جزیی باقیمانده باشد. برای حسابداری قراردادهای بلندمدت پیمانکار طبق روش کار تکمیل شده، مخارج و صورت وضعیتهای تاییدشده در طول اجرای طرح مشابه روش درصد پیشرفت کار، به ترتیب در حساب پیمان در جریان ساخت و حساب کار گواهی شده ثبت میشود اما شناسایی سود تا زمانی آکه پیمان تکمیل نشده است به تعویق میافتد.
مزیت اصلی روش کار تکمیل شده این است که سودپیمان زمانی تعیین می‌شود که کار خاتمه یافته یا به مراحل نهایی تکمیل رسیده است. دراین روش خطر شناسایی سودهایی که ممکن است کسب نشود به حداقل می‌رسد. اشکال اساسی روش کارتکمیل شده این است که درآمدی که در هر دوره مالی گزارش میشود میزان کار انجام شده طی آندوره را برروی پیمانها منعکس نمیکند. یعنی اگر چند پیمان بزرگ همگی در یک دوره مالی تکمیل شود و در دوره های قبل پیمانی به اتمام نرسیده باشد و یا در دوره های بعد پیمانی تکمیل نشود با وجود ثبات نسبی فعالیتهای انجام شده میزان سودی که  گزارش میشود و سودی که به سهامداران تعلق میگیرد نادرست خواهد بود. همچنین اگر سود چندین ساله پیمان در یک سال به حساب منظور شود شرکت پیمانکاری مشمول ضریب مالیاتی بالاتری خواهد بود.

 انتخاب روش
طبق استاندارد حسابداری قراردادهای بلندمدت پیمانکاری، در صورت احراز تمام شرایط زیر: روش درصد پیشرفت کار را باید بکار گرفت.
١- برآورد منطقی از میزان پیشرفت کار و مخارج لازم برای تکمیل پیمان امکان پذیر باشد.
٢- مسئولیت و اختیارات پیمانکار و کارفرما با صراحت در قرارداد مشخص شده باشد.
٣- طرفین قرارداد توانایی ایفای تعهداتی را که طبق قرارداد پذیرفته اند داشته باشند.
٤- نسبت به وصول مبلغ پیمان اطمینان کافی وجود داشته باشد.
روش کار تکمیل شده را باید تنها در موارد زیر بکارگرفت:
١- حداقل یکی از شرایط یاد شده برای بکارگیری روش درصد پیشرفت کار وجود نداشته باشد.
۲- قرارداد پیمانکاری کوتاه مدت باشد.
٣- مخاطرات ذاتی قرارداد فراتر از مخاطرات عادی تجاری باشد بطوری که براساس آن امکان برآورد قابل اتکا وجود نداشته باشد.

منبع : https://www.sainaco.net/1394/09/22/روشهای-حسابداری-پیمانکاری/

اشتباهات حسابداری موثر در صورت مغایرت بانکی/سیستم مالی سانیران

اشتباهات حسابداری موثر در صورت مغایرت بانکی/سیستم مالی سانیران

چنانچه حسابدار شرکت در ثبت چک صادره یا مبلغ واریزی چک و ...... اشتباه نماید، این اشتباهات باید رفع گردیده و به خاطر اینکه حسابدار شرکت آن را انجام داده در سمت راست صورت مغایرت بانکی به مانده دفتر حسب مورد اضافه یا کسر می‌شود.

اشتباهات حسابدار شرکت را می‌توان به چهار گروه تقسیم کرد.

1- اشتباه در ثبت چک صادره

2- اشتباه در ثبت مبلغ واریزی چک

3- اشتباه حسابدار شرکت ناشی از بدهکار نمودن حساب بانک و بالعکس

4- اشتباه حسابدار شرکت ناشی از واریز یا برداشت نمودن مبالغی از حساب شرکت اشتباه در ثبت چک صادره

اشتباه در ثبت چک صادره:

مثال: حسابدار شرکت در ثبت چک صادره به جای مبلغ 190/000 اشتباهاً مبلغ 109/000 در دفاتر ثبت نموده است. برای رفع این اشتباه مبلغ 81/000 (مابه التفاوت) از مانده دفتر کسر می‌شود، زیرا با اشتباه حسابدار شرکت، مبلغ 81/000 مانده بانک در دفتر کل شرکت اضافی است که باید کسر شود.

اشتباه در ثبت مبلغ واریزی چک:

مثال اول: حسابدار شرکت در ثبت مبلغ واریزی چک به جای مبلغ 106/000 اشتباهاً مبلغ 160/000 در دفاتر ثبت نموده است. برای رفع این اشتباه مبلغ 54/000 (مابه التفاوت) از مانده دفترکسر می‌شود. زیرا با این اشتباه حسابدار شرکت، مبلغ 54000 مانده بانک در دفتر کل شرکت بیشتر از مبلغ واقعی است به همین خاطر باید از مانده دفتر کسر شود.

مثال دوم: حسابدار شرکت در ثبت مبلغ واریزی چک به جای مبلغ 210/000 اشتباهاً مبلغ 120/000 در دفاتر ثبت نموده است. برای رفع این اشتباه مبلغ 90/000 (مابه التفاوت) به مانده دفتر اضافه می‌شود، زیرا با این اشتباه حسابدار شرکت، مبلغ 90/000 مانده بانک در دفتر کل شرکت کمتر از مبلغ واقعی است، بنایراین، باید به مانده دفتر اضافه شود.

اشتباه حسابدار شرکت ناشی از بدهکار نمودن حساب بانک و بالعکس:

گاهی اوقات حسابدار شرکت به جای اینکه مبلغی را در دفاتر شرکت به حساب بانک بدهکار نماید (اضافه) اشتباهاً آن را بستانکار نموده است و بالعکس در این شرایط برای رفع اشتباه فوق مبلغ را در دو برابر آن ضرب نموده و به مانده دفتر اضافه (کسر) می‌شود.

مثال اول: حسابدار شرکت مبلغ 30/000 را اشتباهاً به جای اینکه در دفاتر شرکت بدهکار نماید بستانکار نموده است. برای رفع این اشتباه مبلغ 30/000×2) = 60/000) به مانده دفتر اضافه میشود تا اشتباه فوق رفع گردد.

مثال دوم: حسابدار شرکت مبلغ 75/000 را اشتباهاً به جای اینکه در دفاتر شرکت بستانکار نماید بدهکار نموده است. برای رفع این اشتباه مبلغ 75/000×2)=150/000) از مانده دفتر کسر میشود تا اشتباه فوق رفع گردد زیرا مفهوم بستانکار در دفاتر شرکت به معنای کاهش دادن حساب بانک می‌باشد.

اشتباه حسابدار شرکت ناشی از واریز یا برداشت نمودن مبالغی از حساب شرکت:

چنانچه حسابدار شرکت اشتباهاً مبالغی را به حساب شرکت واریز یا (کسر) نماید برای رفع این اشتباهات مبالغ فوق باید به ترتیب کسر یا اضافه شود. مثلاً حسابدار شرکت واریز مبلغ 100/000 مربوط به حساب شخصی صاحب موسسه را اشتباهاً به حساب شرکت واریز نماید که در این صورت مبلغ 100/000 برای رفع اشتباه از مانده دفاتر شرکت باید کسر شود.

اشتباهات حسابدار بانک چنانچه حسابدار بانک مبالغی را اشتباهاً به حساب شرکت واریز یا برداشت نماید یا ثبت اشتباهی نظیر اعداد و ارقام و یا اشتباه در برداشت از حساب و ثبت در حساب دیگر را انجام دهد این نوع اشتباهات باید اصلاح گردیده و به خاطر اینکه حسابدار بانک آن را انجام داده در سمت چپ صورت مغایرت بانکی به مانده صورتحساب بانک حسب مورد اضافه یا کسر میشود.

مثال اول: حسابدار بانک به جای اینکه مبلغ 80/000 اشتباهاً مبلغ 8/000 را در ستون بستانکار حساب خود ثبت نموده است. برای رفع این اشتباه مبلغ 72/000 (مابه التفاوت) به مانده طبق صورتحساب بانک اضافه میشود.

مثال دوم: حسابدار بانک به جای اینکه مبلغ 500/000 اشتباهاً مبلغ 50/000 را در ستون بدهکار حساب خود ثبت نموده است. برای رفع این اشتباه مبلغ 450/000 (مابه التفاوت) از مانده طبق صورتحساب بانک کسر میشود.

مثال سوم: حسابدار بانک به جای واریز مبلغ 450/000 به حساب مشتری خود اشتباهاً مبلغ 54/000 را در ستون بدهکار حساب خود ثبت نموده است. برای رفع این اشتباه مبلغ 504/000 (مابه التفاوت)به مانده طبق صورتحساب بانک اضافه میشود علت این امر آنست که اولا حسابدار بانک اشتباهاً مبلغ 54/000 را در ستون بدهکار خود ثبت نموده که برای رفع این اشتباه مبلغ 108000 را باید بستانکار ( اضافه) نماید تا اصلاح گردد از طرفی مبلغ 450/000 ریال را نیز باید بستانکار نماید (واریزنماید) که روی رفته هم (450/000+108/000) می‌شود 504/000


منبع : https://www.sainaco.net/1394/09/17/اشتباهات-حسابدار-در-ایجاد-صورت-مغایرت/

روشهای تهیه صورت مغایرت بانکی

روشهای تهیه صورت مغایرت بانکی/نرم افزار حسابداری سانیران

1- روش رسیدن از یک مانده به مانده دیگر :

 برای رسیدن از یک ماندۀ یک صورتحساب به ماندۀ صورتحساب دیگر به روش زیر عمل می‌نماییم:

اقلام مندرج در ستون بدهکار در دفاتر واحد تجاری با اقلام مندرج در ستون بستانکار صورتحساب بانک و اقلام مندرج در ستون بستانکار حساب بانک در دفاتر با اقلام مندرج در ستون بدهکار صورتحساب بانک مطابقت داده میشود اقلامی که مورد اختلاف می باشند خط کشیده به این اقلام، اقلام باز گفته میشود. مثلاً برای رسیدن از مانده دفاتر به مانده صورتحساب بانک:

الف- اثر عکس اقلام باز دفتر بر مانده آن:

یعنی چنانچه اقلام باز موجب افزایش موجودی بانک شده از مانده دفتر کسر و هر گاه اقلام باز موجب کاهش موجودی بانک شده به مانده دفاتر اضافه می شود

ب- اثر مستقیم اقلام باز بانک :

یعنی هر گاه اقلام باز بانک موجب افزایش موجودی بانک شده به مانده دفاتر اضافه شده و اگر اقلام باز بانک موجب کاهش موجودی بانک شده از مانده دفاتر کسر می شود. برای رسیدن از مانده صورتحساب بانک به مانده دفاتر شرکت هر آنچه بانک انجام داده عکس آن انجام میدهیم و هر انچه دفاتر شرکت انجام داده ما هم آن را انجام میدهیم برای رسیدن از مانده دفاتر شرکت به مانده بانک دفاتر شرکت هر آنچه کرده اثر عکس آن و بانک هر آنچه کرده طبق آن انجام میدهیم.

2- روش رسیدن به مانده واقعی :

در این روش برای رسیدن به مانده واقعی بانک ماهیت اقلام به شرح زیر تعیین می‌شود:

الف: اقلام باز دفتر وجوه بین راهی بوده که به مانده صورتحساب بانک اضافه میشود.

ب: اقلام باز بستانکار دفتر چک معوق بوده که از مانده صورتحساب بانک کسر میشود.

ج: اقلام باز بستانکار صورتحساب بانک وصولی بانک بوده که به مانده دفتر اضافه میشود.

د: اقلام باز بدهکار صورتحساب بانک برداشت های بانک بوده که به مانده دفتر اضافه میشود.

ه: هر گونه اشتباه در دفاتر واحد تجاری و یا صورتحساب بانک بر حسب مورد به مانده دفتر یا صورتحساب بانک اضافه یا کسر میشود.


منبع : https://www.sainaco.net/1394/09/15/تهیه-صورت-مغایرت-بانکی/

دربارۀ حسابداری اسناد تجاری | نرم افزار جامع حسابداری سانیران

دربارۀ حسابداری اسناد تجاری | نرم افزار جامع حسابداری سانیران

اسنادی که در قانون تجارت از آن‌ها نام برده شده است عبارتند از: چک و سفته و برات  که این اسناد قسمتی از مطالبات شرکت را شامل می شود. سررسید اسناد دریافتنی معمولاً کمتر از یک سال است و اگر بیش از آن باشد جزء سرفصل اسناد دریافتنی بلندمدت طبقه بندی می‌شوند.

سفته

به موجب ماده ۳۰۷ قانون تجارت ایران (سفته طلب (سفته) سندی است که به موجب آن امضاء کننده تعهد می کند مبلغی را در موعد معین یا عندالمطالبه در وجه حامل یا شخص معین و یا به حواله کرد آن شخص کارسازی نماید)

موارد دریافت و تسلیم سفته شامل خرید و فروش، هنگام دریافت وام و یا تصفیه حساب بدهی های قبلی و … می شود، به این صورت که شخص بدهکار(صادر کننده سفته) سفته را صادر، متعهد و امضاء کرده و به شخص طلبکار ( ذینفع) که سفته به نام او صادر شده است تسلیم میکند.

تاریخ پرداخت وجه سفته توسط متعهد را سررسید سفته می‌نامند که به صورت تاریخ معینی در متن سفته قید می گردد. گاهی نیز سررسید سفته به صورت مهلتی از تاریخ صدور ذکر می‌شود. مانند: سفته دو ماهه یا سفته ۴۵ روزه.

قبول سفته توسط ذینفع را دریافت سفته و دریافت وجه آن در سررسید را وصول سفته می‌نامند و به مبلغی که روی سفته نوشته می شود، اصطلاحاً مبلغ اسمی می گویند.

در سفته، قید اطلاعاتی از قبیل تاریخ صدور سفته، مبلغ سفته، نام گیرنده وجه، تاریخ پرداخت، نام متعهد، محل اقامت، جای پرداخت و امضای متعهد ضروری است.

تعیین سررسید سفته

سررسید سفته (Maturity Date) ممکن است به یکی از اشکال زیر تعیین شود:
– تعهد پرداخت عندالمطالبه یعنی به محض مراجعه فروشنده یا فرستاده او.
– تعهد پرداخت در تاریخ معین (با ذکر روز و ماه و سال)
-تعهد پرداخت پس از مدتی معین از تاریخ صدور سفته. در این حالت ممکن است مدت مذکور بر حسب سال، ماه یا روز تعیین شود.

 

عملیات حسابداری مربوط به سفته

صدور سفته:
– دفتر روزنامه خریدار:
خرید کالا (بد)  **

اسناد پرداختنی (بس)  **
– دفتر روزنامه فروشنده:
اسناد دریافتنی (بد)   **
فروش کالا (بس)   **

یهره سفته:

مدت * نرخ * مبلغ اسمی سفته = بهره

مبلغ اسمی همان مبلغی است که در متن سفته نوشته شده است.

مدت فاصله زمانی بین تاریخ صدور سفته تا تاریخ سررسید آن.

نرخ مربوط به یک سال کامل می‌باشد.

ثبت سفته در مواردی که سفته همرا با بهره باشد:

حالت اول: بهره متعلق به سفته در سررسید سفته محاسبه و رد و بدل شود.

زمان صدور :

صندوق (بد)  **

اسناد پرداختنی (بس)  **

 

زمان سررسید:

اسناد پرداختنی (بد)  **

هزینه بهره (بد)  **

صندوق (بس)  **

حالت دوم: بهره متعلق به سفته هنگام صدور سفته محاسبه و رد و بدل می‌شود:

زمان صدور:

صندوق (بد)  **

هزینه بهره (بد)  **

اسناد پرداختنی (بس)  **

 

زمان سررسید:

اسناد پرداختنی ( بد)  **

صندوق ( بس)  **

 

نکول سفته

در صورتی که مبلغ سفته در سررسید توسط متعهد (صادرکننده سفته) پرداخت نشود، می‌گویند سفته نکول شده است.

حال اگر سفته‌ای را که تا زمان سررسید نزد خود نگهداشته‌اید و در تاریخ سررسید نبست به وصول آن اقدام نموده‌اید ولی سفته نکول شود و وجه آن را متعهد به شما پرداخت نکند، اسناد دریافتنی شما دیگر فاقد ارزش می‌باشد. بنابراین، باید از حساب اسناد دریافتنی خارج شود. البته باید توجه داشته باشید که متعهد بدهکار به شما می‌باشد هر چند سفته یا سند تجاری ایشان که نزد شما می‌باشد فاقد ارزش است. بنابراین، برای آنکه شما وضعیت حسابهای خود را بصورت صحیح نشان دهید، باید ثبت ذیل در حسابها صورت پذیرد.

حسابهای دریافتنی    *****

اسناد دریافتنی    *****

بابت جذف حساب اسناد دریافتنی نکول شده و انتقال به حسابهای دریافتنی

حالت دیگر اینکه که شما سفته را برای وصول نزد بانک گذاشته اید ولی سفته فوق نکول شده و از طرفی بانک هزینه‌هایی را که درجهت وصول سفته متحمل شده از قبیل کارمزد و سایر هزینه ها ازحساب بانکی شما برداشت می‌نماید و این منطقی است که شما هزینه های فوق را به دلیل نکول سفته به بدهکاری حساب فرد متعهد منظور نمایید.

بنابراین، جمع هزینه‌های که بانک از حساب بانکی شما برداشت نموده و مبلغ اسناد تجاری به عنوان بدهی‌های فرد متعهد می‌باشد. بنابراین، به عنوان حسابهای دریافتنی باید شناسایی شوند و ثبت زیر صورت پذیرید.

– بابت نکول سفته نزد بانک جهت وصول:

حسابهای دریافتنی(بد)   **

اسناد دریافتنی در جریان وصول (بس)  **

 

– بابت هزینه های برداشت شده توسط بانک و منظور شدن به حساب بدهی متعهد:

حسابهای دریافتنی (بد)     **

حساب بانک(بس)   **


منبع : https://www.sainaco.net/1394/09/18/اسناد-تجاری/